انگیزه قتل امام مجتبی –علیه السلام-
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/20:: ساعت 8:56 صبحسلام
در کتاب «ناگفتههایی از حقایق عاشورا» آیت الله میلانی،
بخشی هست با عنوان «نقش معاویه در شهادت سیدالشهداء –علیه السلام-»
که در آن به شهادت امام مجتبی –علیه السلام- اشاره شده.
در این باره باید بدونیم که:
«مسأله جانشینی یزید و اثبات ولایتعهدی او
از کارهای بسیار مشکلی بوده که معاویه با زحمت و سیاست فراوانی
موفق به انجام آن شده است.»
موانعی که معاویه باهاشون مواجه بوده دو دستهاند:
-) بزرگان صحابه که با وجود اونها
جرأت ابراز چنین طرحی منتفی بوده.
--) افرادی خود رو لایق خلافت بعد از معاویه میدونستند
که با ولایتعهدی یزید بهشدت مخالف بودند.
بعد آقای میلانی مینویسند که معاویه از سه راه وارد شد:
مسمومکردن، تطمیع و تبعید.
*
در مورد امام مجتبی –علیه السلام-
ظاهراً دو مانع ازجهت ایشون برای ولایتعهدی یزید وجود داشته:
-) «شخصیت و موقعیت اجتماعی آن حضرت و برادرشان
سیدالشهداء –علیه السلام- در مدینه
که از جایگاه ویژهای برخوردار بودند»
--) «قرارداد میان امام مجتبی –علیه السلام- و معاویه
که با توجه به بندهای آن،
معاویه نباید پس از خود کسی را به جانشینی بگمارد
و بعد از او حکومت به امام مجتبی -علیه السلام-
و اگر آن حضرت در دار دنیا نبودند،
به امام حسین -علیه السلام- برسد.»
**
اینکه در قرارداد صلح چه مفادی بوده رو
انشاءالله جداگانه بحث میکنیم.
آقای میلانی چند نقل میآرند که لااقل
این قضیه جانشینی امام بعد از معاویه رو تأیید میکنه.
یکی از اون نقلها اینه:
«لاخلاف بین العلماء أنّ الحسن
إنّما سلّم الخلافه لمعاویه حیاته لاغیر،
ثم لاتکون له من بعده،
و علی ذلک إنعقد بینهما ما أنعقد فی ذلک(1)»
علما اتفاق دارند بر اینکه امام حسن مجتبی -علیه السلام-
حکومت را فقط به معاویه واگذار کرده
و اینکه پس از او دوباره به خودش برگردد
و طبق این مفاد،
پیمان و قرارداد بینشان منعقد شد.
اما در مورد مانع شخصیتی امام مجتبی -علیه السلام-؛
«إنّ أهل الحجاز و أهل العراق
لایرضون بهذا و لایبایعون لیزید
ما کان الحسن حیّاً(2)»
تا زمانیکه حسنبنعلی زنده است،
مردم حجاز و عراق به جانشینی یزید رضایت نخواهند داد
و تن به بیعت با او نمیدهند.
در کتاب آوردهاند که
«نه فقط اهل عراق،
بلکه اهل شام را نیز با وجود حسنبنعلی -علیهما السلام-
نمیتوانست به بیعت با یزید راضی کند؛
چراکه آنان یزید را میشناختند.
معاویه هیچ راهی در مقابل خود نمیدید مگر اینکه
آن حضرت را با زهر جعده مسموم کند...»
***
کسان دیگری هم دچار این دسیسه معاویه شدند؛
از جمله: سعد بن ابیوقاص، ام المؤمنین عایشه،
عبدالرحمان بن ابوبکر، عبدالرحمان بن خالد بن ولید،
زیاد بن ابیه، سعید بن عثمان بن عفان.
البته کسانی هم مثل عبدالله بن عمر و منذر بن زبیر
با تطمیع سکوت اختیار کردند.
البته ظاهراً منذر زیاد هم ساکت نبوده،
ولی «سر و صدا و مخالفتی با یزید نداشت.»
(1) به نقل از «الاستیعاب فى معرفة الاصحاب»
(2) به نقل از «الإمامه و السیاسه»
یا حسین شهید